افسردگی پس از زایمان (Postnatal depression) نامی است که به نوعی افسردگی که در برخی موارد پس از وضع حمل زنان را مبتلا می نماید اطلاق می شود. حدود یک زن از هر ۱۰ زن این افسردگی را تجربه می نمایند. این اختلال معمولا در خلال یک ماهه نخست پس از وضع حمل آغاز می شود اما حتی می تواند تا ۶ ماه بعد نیز ظهورش به تعویق افتد.
افسردگی پس از وضع حمل بسیار معمول است و چیزی بین ده تا پانزده زن از هر صد زنی که وضع حمل می کنند این وضعیت را تجربه می کنند. رقم واقعی ممکن است از همین هم بیشتر باشد چه اینکه زنان زیادی که از این وضعیت رنج می برند اما نه تقاضای کمک می کنند و نه اینکه درباره احساساتشان با کسی صحبت می کنند.
در بعضی موارد افسردگی پس اززایمان کاملا کوتاه مدت است اما در موارد دیگر در صورت عدم مداخلات درمانی ممکن است ماه ها یا حتی سال ها با طول انجامد. افسردگی پسازایمانی نباید با موارد خفیف افسردگی که بسیاری از زنان پس از تولد نوزاد تجربه می نمایند یا اختلال جدی تر اما کمتر شایع روان پریشی زایمان که گاهی اوقات در هفته های نخست تولد کودک رخ می دهد اشتباه شود.
پذیرش داشتن احساس افسردگی مسئله مهمی است ،تا نپذیرید برای دریافت کمک اقدام نخواهید کرد. برخی مادران بر این باورند که درماندگی آنها ناشی از بی کفایتی خود آنها در مقام یک مادر یا شخص است و در نتیجه بیان احساساتشان برای دیگر اشخاص اکراه آمیز است . آنها درک نمی کنند که به افسردگی پسازایمانی مبتلا شده اند و به درمان و حمایت نیاز دارند. نشانه های افسردگی پسازایمانی از شخصی تا شخص دیگر متفاوت است و حتی در یک شخص در زمان های مختلف می تواند چهره های مختلفی به خود بگیرد.
پیشگیری :
مادران نباید از این که احساسات پیچیدهای در مورد مادر بودن خود دارند احساس گناه کنند. ایجاد تطابق و ایجاد پیوندی عاطفی طبیعی نیاز به درمان دارد.
در نظر گرفتن برنامههای مکرر خارج از منزل نظیر قدم زدن و دیدارهای کوتاه با دوستان و اقوام برای مادران مفید است. این برنامهها به مادران کمک میکند تا دچار احساس انزوا از دیگران نشوند.
مادران باید کودک خود را در اتاق جداگانهای بخوابانند. در این صورت مادران راحتتر استراحت خواهند کرد.
مادران میتوانند برای کارهای روزانه نظیر خرید کردن و مراقبت از کودک در هنگام استراحت خود از خانواده یا دوستان کمک بگیرند.
مادر در صورت احساس افسردگی بهتر است احساسات خود را با همسر یا یک دوست که شنونده خوبی برای حرفهای اوست در میان بگذارد. صحبت کردن با سایر مادران امکان استفاده از همفکری و تجربه آنان را فراهم میکند.
درمان افسردگی پس از ایمان متنوع است اما می تواند مشتمل باشد بر:
اقدامات اولیه :
قبول کنید که مشکلی وجود دارد
با همسر خود و یا با یکی از دوستان و اعضای خانواده تان درباره آنچه احساس می کنید صحبت کنید
به یاد داشته باشید که وضع شما حتما بهتر خواهد شد
با مددکار درمانی و یا دکترتان صحبت کنید
و بعد از آن …
همانطور که دیدیم عوامل زیادی می تواند برای افسردگی بعد از وضع حمل وجود داشته باشد و به همین ترتیب درمان های متفاوتی می توانند موثر باشند.
• دارودرمانی :
داروهای ضد افسردگی ممکن است بسیار موثر باشند هر چند شما ممکن است تا زمانی که به نوزاد خود شیر می دهید نتوانید از دارو استفاده کنید. با دکتر خود در این باره صحبت کنید. این داروها در صورتی که عوارض جسمی زیادی در اثر افسردگی تجربه می کنید مانند اشتهای کم، بی خوابی و خستگی، می توانند بویژه موثر باشند.
اگر دکتر شما داروهای ضد افسردگی برای شما تجویز کند به یاد داشته باشید که این داروها حداقل دو هفته طول می کشد قبل از اینکه تاثیرشان را نشان دهند. چنین باور است که این نوع داروها معمولا اعتیادآمیز نیستند هر چند که مانند هر داروی دیگری مهم است که استفاده از آنها به یکباره قطع نشود. مهم است که این داروها را برای یک دوره کامل که معمولا شش ماه است مصرف کند. دکتر شما درباره همه این موضوعات با شما صحبت خواهد کرد، اگر که به نظر برسد که تجویز دارو برای وضعیت شما موثر است.
روان پزشک شما ممکن است برایتان داروی ضد افسردگی تجویز نماید. البته اگر شما در حال شیر دادن به نوزاد خود هستند ممکن است پزشک شما تمهیدات دیگری بیندیشد و یا در صورت لزوم،قطع شیر دادن توسط خودتان را تجویز نماید.
چه کارهای دیگری می توانم انجام دهم؟
ممکن است تغییرات زیر سخت به نظر برسد زیرا افسردگی بر نحوه فکر کردن، احساسات و به طریق اولی رفتارمان تاثیر می گذارد. روش های زیر ممکن است برای غالب آمدن بر افکار، رفتار و احساسات افسرده کننده موثر باشند.
۱- برنامه روزانه تهیه کنید :
وقتی افراد افسرده هستند احساس انجام کاری را ندارند. آنها برایشان دشوار است تصمیم بگیرند هر روز چه کاری انجام دهند و از اینرو ممکن است کاری عملا انجام ندهند.
اگر چنین مشکلی وجود دارد در آنصورت می توانید برای غالب آمدن بر آن لیست کارهایی که می خواهید انجام دهید را ردیف کنید و بعد برنامه عملی برای انجام آنها بریزید. بدوا از ساده ترین کارها شروع کنید و سنگ بزرگ برندارید. به لیست کارهایتان نگاه کنید و آنهایی را که انجام داده اید خط بزنید. در پایان روز می توانید ببینید که از پس چه وظایفی برآمدید. ورزش و فعالیت جسمی واقعا می تواند در تغییر روحیه شما مفید باشد. سعی کنید برای این کارها در برنامه روزانه تان وقتی بگذارید. معاشرت کردن با دوستان، خانواده و همسایه های تان هم می تواند مفید باشد. سازمانهایی مانند «ارتباط خانوادگی» (Family Link) می توانند در این باره به شما کمک کنند تا بتوانید دوباره با دیگران معاشرت کنید (در این باره به بخشی که عنوان “از کجا می توانم کمک بیشتر بگیرم؟” دارد رجوع کنید)
به یاد داشته باشید که بیش از توان تان برای خود برنامه نگذارید. آنچه که قبلا ممکن بود برایتان ساده به نظر برسد اکنون ممکن است بسیار دشوارتر شده باشد. از جایی که هستید شروع کنید و سعی کنید به جایی که قبلا زمانی که سالم بودید برسید.
۲- دستاوردها و لذت بردن :
وقتی افراد افسرده هستند اغلب فراموش می کنند که چه چیزهایی را بدست آوردند و چه چیزی باعث لذت آنها می شود. بیشتر افراد بیش از آنچه فکر می کنند در زندگی شان وجود دارد.
وقتی که همه وقایع روز را در برنامه عمل خود نوشتید آنوقت کنار آن کارهایی که به شما لذت داده اند حرف “ل” را بنویسید و کنارآن کارهایی که خوب پیش رفتند و به شما حس کسب دستاوردی داده اند حرف “د” را بنویسید.
سعی کنید بیش از حد متواضع نباشید. افرادی که افسرده هستند سعی می کنند برای دستاوردهایشان ارزشی قائل نباشند. سعی کنید که وضعیت فعلی تان را با آنچه قبلا بودید مقایسه کنید بلکه سعی کنید خودتان را از بابت هر چه انجام دادید تشویق کنید. وقتی که شما افسرده هستید انجام هر کاری خودش چالشی است و بنابراین انجام اش را باید برسمیت شناخت و از بابت اش باید از خود تشکر کرد. از اینرو سعی کنید در برنامه هر روزتان کارهای لذت بخش هم بگنجانید. به خودتان برسید – این کار برای بهبودی تان موثر است.
۳- الفبای تغییر احساسات :
کاملا محتمل است که کسی که از افسردگی بعد از وضع حمل رنج می برد افکار غم انگیز در سر داشته باشد که باعث پایین رفتن روحیه اش شوند. این البته درباره هر فرد که از نوعی افسردگی رنج می برد هم صادق است.
سعی کنید درباره یک واقعه اخیر که شما را ناراحت و افسرده کرده فکر کنید. شما باید بتوانید سه بخش آن را از هم تفکیک کنید:
الف. خود واقعه
ب. افکارتان درباره آن
ج. احساسات تان درباره آن
بسیاری از افراد فقط متوجه بخش الف و ج هستند. اجازه بدهید به چند مثال توجه کنیم.
فرض کنید که علیرغم همه آنچه از دست تان برمی آمده است نوزاد شما هنوز کماکان دارد گریه می کند.
الف. خود واقعه – نوزاد دست از گریه کردن برنمی دارد.
ب. افکار شما – من نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم. می خواهم او را شدیدا تکان بدهم. من یک مادر بدردنخور هستم. من شایسته داشتن او نیستم.
ج. احساسات تان – افسرده و گناهکار
چقدر افسرده کننده! بی خود نیست که حس بدی دارید! مهم است که متوجه این سه مرحله الف، ب و ج شوبد. از آنجا که ما می توانیم افکارمان را درباره یک واقعه تغییر دهیم به همان نسبت هم می توانیم احساسات مان را درباره آن عوض کنیم.
۴- برقراری توازن :
“برقراری توازن” روش مناسبی است که باید آن را آزمایش کنید. وقتی که یک فکر انتقادی و منفی دارید سعی کنید آن را با یک گفته مثبت درباره خودتان متوازن کنید. بعنوان مثال:
خود فکر: “من بعنوان یک مادر خوب نیستم”، می تواند با این گفته متوازن شود: “مددکار درمانی من می گوید که من از پس مسائل واقعا خوب برمی آیم – و نوزاد هم دارد بخوبی رشد می کند”
البته گفتن این کار خیلی ساده تر از انجام آن است. وقتی که شما احساسات منفی در خود دارید معمولا کار سختی است که بتوان از آن افکار منفی فاصله گرفت ولی با تمرین این کار ساده تر خواهد شد.
۵- روش دو ستونی :
یک روش دیگر که ممکن است موثر باشد این است که در یک ستون افکار منفی که فورا به ذهن تان خطور می کند را بنویسید – و در ستون مقابل برای هر یک از این افکار یک فکر مثبت را که می تواند با آن متوازن شود بنویسید.
شما می توانید یک قدم از این فراتر برداشته و در دفتر خاطرات روزانه تان سیر وقایع، احساسات و افکارتان را ثبت کنید. این کار ممکن است مانند نموداری که در زیر آمده است به نظر برسد. از این روش ها برای کسب یک توازن بهتر در افکارتان استفاده کنید. به اشتباهاتی که در افکارتان وجود دارد مانند نمونه هایی که فوقا ذکر شد توجه کنید.
۶- سعی کنید جزییات را به یاد بیاورید :
تحقیقات نشان داده است که کسی که افسرده است جزییات مربوط به وقایع را به یاد نمی آورد و سعی می کند بیشتر بطور عمومی درباره آنها فکر کند، مانند اینکه “من هیچوقت از پس هیچ کاری برنیامدم”. سعی کنید به خودتان عادت دهید که جزییات را به یاد بیاورید تا بنوانید لحظات و تجارب خوب را هم به خود یادآوری کنید. تهیه یک دفتر خاطرات روزانه می تواند مفید باشد. بک لیست از دستاوردها و جوانب مثبت خودتان تهیه کنید مانند اینها “من همیشه سر وقت حاضر می شوم”، من به دوستم روز سه شنبه کمک کردم”، “همسر من درباره کاری که هفته گذشته انجام دادم از من قدردانی کرد”.
جمع بندی
استفاده از یک برنامه روزانه و تهیه یادداشت درباره آنچه باعث لذت شما شده و یا آن را بعنوان دستاورد پذیرفتید و همینطور ثبت روزانه افکاری که فورا به ذهن تان متبادر می شود و همینطور افکار بیشتر متوازن دیگری که دارید می توانند به شما برای مقابله با افسردگی و رفع افکار غم انگیز کمک کنند.
۷- حل مسائل دشوار :
ما برخی اوقات احساس می کنیم که غرق چیزهای دشوار و پیچیده ای شده ایم که قرار است آنها را انجام دهیم. یکی از روش هایی که می تواند کمک ساز باشد این است که لیست همه اقداماتی که برای انجام کامل آنها لازم است را بنویسید و بعد به نوبت از پس هریک از این اقدامات برآیید.
رفع مسائل خرد هم وقتی که کسی افسرده است ممکن است بسیار دشوار به نظر برسد. اگر قرار است یک موضوع بویژه دشوار را انجام دهید زمان گدشته ای که در آن مسائل مشابه رابا موفقیت حل می کردید را به یاد آورید و همان روشی که آن موقع برای حل آنها اتخاذ می کردید را تکرار کنید. یا از دوستی بپرسید که در شرایط مشابه او چه کاری می کرد. سعی کنید تا آنجا که می توانید نوآور باشید. هر چه راه حل های بیشتری را بتوانید تدبیر کنید به همان اندازه احتمال اینکه راه حلی را پیدا کنید که کارساز باشد بیشتر خواهد شد. بعد از بررسی همه جوانب مثبت و منفی آنوقت راه حلی را که فکر می کنید بهترین راه حل است انتخاب کنید.
۸- باورهای درازمدت :
برخی اوقات افراد درباره خود باورهای درازمدتی دارند که بسیار انتقادی است – بعنوان مثال، “من آدم انقدر با هوشی نیستم” یا “من کسی نیستم که دیگران از من خوششان بیاید”. این باورها اغلب محصول تجارب گذشته امان هستند و ممکن است دیگر اصلا صحت نداشته باشند. سعی کنید با این باورهای انتقادی درباره خود دربیفتید، توی سر خودتان نزنید و سعی کنید شواهدی را درباره خود بیابید که علیه این باورها هستند.
۹- از کجا می توانم کمک بیشتر بگیرم؟
ما امیدواریم که شما از تمرینات و توصیه های این جزوه استفاده خواهید کرد. این اقدامات باید به شما کمک کند تا بتوانید به افسردگی بعد از وضع حمل فائق آیید و زمام افکار و زندگی تان را دوباره بدست بگیرید.
با این وجود اگر کماکان فکر می کنید که به کمک بیشتر احتیاج دارید” به دکتر خانوادگی و یا مددکار درمانی تان رجوع کنیدو همانطور که قبلا گفتیم روش های درمانی دیگری هم وجود دارند که می توانند برای شما موثر باشند.
اگر احساس می کنید که در شما افکاری وجود دارد که ممکن است شما برای نوزادتان به خود صدمه برسانید در آنصورت در اولین فرصت به دکترتان مراجعه کنید. به یاد داشته باشید که افسردگی بعد از وضع زایمان بخوبی به روش های درمانی موجود پاسخ می دهد و بسیاری از افراد به سرعت بهبودی خود را بدست می آورند.
نظرات شما عزیزان: